سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقیقت ذوالقرنین 2 / فرضیه اسکندر

صادق میگلی دیدگاه


اگر هویت خود را بهتر بشناسیم در روزگار بحران هویت
سرگردان نمی مانیم

سلسله داستان ذوالقرنین

قسمت سوم


1. نظر اول : گروهی اعتقاد دارند که اسکنر مقدونی همان
ذوالقرنین است
.

2. نظر دوم: گروهی ذوالقرنین را یکی از ملوک یمن میدانند.
3. نظر سوم: کورش بزرگ را ذوالقرنین معرفی میکند
4.نظر چهارم : یکی از پادشاهان سلسله مینگ چین.
5. نظر پنجم: آخناتن پادشاه مصر (هم عصر یوسف(ع)).

در میان این نظرات برخی دارای مدارک و تشابهات مهمی با
آن حقیقتی هستند که در این مجموعه نوشته بدنبال آن می گردیم و برخی دیگجر حتی دارای
تناقضات بزرگی با مشخصات ذوالقرنین هستند. عجیب آنکه با وجود تناقضات فاحش چرا به
عنوان یک نظریه مطرح شده اند و مطرح کنندگان آن چه قصد و نیتی را دنبال می کرده
اند. اما هرچه هست توضیح با من و قضاوت با شماست
.

نظر اول: اسکندر مقدونی(??? تا ??? پیش از میلاد)
شرح حال اسکندر ALEXANDER MACEDONIA:
اسکندر پسر فیلیپ پادشاه مقدونیه که یونان را
به تصرف در آورد. مادرش المپیاس بانوی زیبا و شاهزاده یونانی بود , اغلب
مورخان قدیم او را بنام اسکندر پسر فیلیپ و بعدها اسکندر بزرگ(کبیر)
,
گاهی هم از نام پسر فیلیپ دوم !! از وی نام برده می شود زیرا بسیاری از
مورخان معتقدند که اسکندر حاصل رابطه ناروای مادرش با شخصی دیگر بوده که
البته عبارت ناروا برای امروزیان نارواست بلکه اگر با تاریخ یونان و روم
آشنایی داشته باشیم میبینیم که اشتراک زوجین در جامعه غربی  آن زمان امری
عادی قلمداد می شد تا جایی که حتی خدایان رومی هم همینکار را می کردند و
روایت معروف <یکی از خدایان در غیاب همسر یکی از اله ها
مقاربه
می کنه و یک خدای جدید بدنیا می آد> طبیعتا در چنین جامعه ای که خدایان
قاپ همسرخدای دیگری را می دزدند چه حرجی به گردن پیروان آن خدایان است که
چنین نکنند.
اسکندر در شهر پیلا به دنیا آمد و در مکتب اساتیدی چون
ارسطو فیلسوف بزرگ آن زمان تعلیم یافت. اسکندر همواره در کنار پدر در
فتوحات شرکت داشت و از اینرو به جوانی دلیر , جنگجو و جسور تبدیل شد . در
آن زمان دین شانزده الهه در یونان رایج بود الهه هایی که گاه مادر و
همزمان همسر هم بودند و یا خواهر و همسر و یا همسر چند خدا که شاید نشان
از قدرت و ظرفیت آنان داشت!!؟ اما به هر روی دینی توحیدی به هیچ وجه
جایگاهی در آنجا نداشت که هیچ حتی خدایان سر جفت یابی دعوا هم می کردند .
بگذریم . و اما اسکندر , پس از کشته شدن پدرش فیلیپ به تخت نشست و او حاکم
یونان و مقدونیه شد . اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان بسیار بد و نا بهنجار
بود عیاشی , شهوت , اعتیاد به الکل و... از روزمره ترین کارهای یونانیان
به شمار می آمد , درسویی دیگر مکتب افلاطون وجود داشت که علی رغم وجود
دانشمندانی چون ارسطو بخاطر وجود ناهنجاریهای اجتماعی نفوذ و قدرت چندانی
در جامعه نداشتند. 
با وجود تلاشهای فیلیپ برای تربیت اسکندر و نامه
نگاری او با ارسطو برای آموزش وی , اسکندر به عیاشی روی بیشتری نشان می
داد تا جایی که در یکی از محافل دوستانه اش یکی از نزدیکترین رفقایش را در
حالت مستی کشت . این ها تنها بخش کوچکی از انحرافات اخلاقی و مکتبی جامعه
یونان در آن زمان بود .
قدرت طلبی و جاه طلبی اسکندر و نیز تعالیم
ارسطو سبب شد تا انگیزه بزرگی از نفرت و شهرت برای مقابله با بزرگترین
دشمن یونان یعنی ایران در اسکندر جوان بوجود آید . جالب است بدانید که علت
عمده نبردهای ایرانیان و رومیان از دلایل دینی و مذهبی شایع شده است که
تاریخ خود گواه بر این مدعاست . ایرانیان همواره یونانیان را به بد کیشی و
فساد متهم کرده و یونانیان نیز ایرانیان را جاه طلب و زیاده خواه می
دانستند . در این میان جوانی که از ابتدا با جنگ و خشم در مکتب پدر و با
جاه طلبی و نفرت در مکتب ارسطو آشنا شده بود خود را در راه جنگی بزرگ برای
فتحی بزرگ میدید. و سرانجام پس از فتوحات بسیار در بابل از دنیا رفت.
ویژگی های فردی :
1. مردی دلیر و نیرومند
2. پیرو آیین الهه ها
3. علاقه مند به عیش و نوش
4. بی پروا در کشتار و ویرانی
5. فاتح و جنگاور
6. آتش زدن بناها و غرات خزانه ها و عیاشی
اینها خصوصیاتی بود که به گواه تاریخدانان جهان از اسکندر به یادگار مانده است
مقایسه با ذوالقرنین
1. او فردی موحد و یزدانپرست نبود و این خود مهمترین سند برای رد اسکندر است
2. شرابخواری و عیاشی از ویژگی های ذوالقرنین نیست
3. ذوالقرنین به خدمت به مردم و آزاد کردن مردم از دست چپاولگران مشهور است , حال اینکه اسکندر به آتش زدن و قتل و غارت.
4. هیچ نشانه ای از روحانی و خدایی بودن شخصیت اسکندر که نیست هیچ , بلکه عکس آن می باشد.
5. هیچ نشانه ای از نجات قومی توسط اسکندر وجود ندارد
6. هیچ نشانه ای از ساخت سدی در برابر مهاجمان توسط اسکندر وجود ندارد
7. در هیچیک از کتب تاریخی  و علی الخصوص کتب ادیان الهی تعریفی از اسکندر به میان نیامده است.
8. هیچ نشانی از علمی که خدا به او بخشیده باشد در اسکندر و تاریخ وی دیده نمی شود!!!!
9. اسکندر زمان زیادی حکومت نکرد و تنها فتح کرد اما ذوالقرنین پادشهای با حکومت و فرمانروایی بزرگ تعریف شده است
10. با وجود تاریخنویسان بزرگ غربی , تنها عده ای از دانشمندان اسلامی وی را ذوالقرنین می دانند و از او صحبت می کنند.
نتیجه
آیا چنین شخصیتی می تواند ذوالقرنین باشد؟
نظر موافقان با اسکندر

1. روایت قرب الاسناد به نقل از امام کاظم.!
2. البیان
3. الدرالمنثور
4. بوعلی سینا
5. فخر رازی که از پای فشاران این نظریه است!
دیدگاه و منطق
این دانشمندان آیه قرآن را اینگونه برداشت می کنند که ذوالقرنین فردی فاتح و دارای حکومتی از غرب به شرق و تا شمال بوده است
سوال
آیا تنها گستره ی حکومت و فاتح بودن برای ذوالقرنین شدن کافی است؟
ما در تاریخ فاتحان بسیاری چو اسکندر, کورش, چنگیز و ... داریم آیا همه آنهایی که فاتح ممالک بسیارند می توانند اسکندر باشند؟
آیا خصوصیات فردی و اخلاقی اسکندر مقدونی با روایت تورات و قرآن کریم همگونه است؟
قضاوت با شماست
و اما در نوشته بعد در باره فرضیه ملوک یمن و مصر و چین سخن خواهیم گفت

بررسی نظرات دانشمندان و مورخان

در این باره چندین نظریه وجود دارد که از این قرار است:



کلمات کلیدی: ذواقرنین

?بازدید امروز: (14) ، بازدید دیروز: (19) ، کل بازدیدها: (130281)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ