سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی *** خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دیشب شور و هیجان و بیم و امید و خلاصه همه چیز با هم جمع شده بود تا منتظر اعلام خبر مهمی بشه . همهمه عجیبی بود از یک طرف خستگی و سردرد و کم خوابی حدود 2 ماه کار شبانه روزی و از طرفی شوق شنیدن آخرین اخبار. هر لحظه یکی از قاصدان خوش خبر آقای میگلی نژاد از راه می رسید و با اومدنش همه را به دنبال خودش می کشید و بعد از چند لحظه صدای صلوات فضای داخل و خارج ستاد رو پر می کرد . هر کی تلفن همراه داشت یه گوشه مشغول آمار دادن و آمار گرفتن بود بقیه هم چشم و گوششون باز و منتظر آمار جدید . انصافا همه جا غوغا کرده بودن ، حسینیه ارشاد کولاک کرد ، مسجد حاج مصطفی ، مسجد توحید ، مسجد قرآن ، چاهکوتاه و ... همه و همه گل کاشتن. آمار باور کردنی نبود . مردم بوشهر بعد از این همه سال دلسردی و ناراحتی و بازی با جناح ها و حزب ها باز هم حضور پیدا کردن و باز نشون دادن که هنوز به دیارشون عشق میورزن و هنوز امیدوارن که یکی از همین آب و خاک بیاد و نوید بخش آبادی و پیشرفت استان و شهر هاشون باشه . هر چند دقیقه یکبار یه آمار کلی خونده می شد و همه خوشحالتر می شدن . شمارش معکوس صندوق ها شروع شده بود مثل لحظه تحویل سال بود و البته پر هیجان تر . 20 صندوق مونده 21100 رای ، 15 صندوق مونده 23000 رای ، 5 صندوق مونده 25000 رای ، تموم شد 26800 رای ... و بالاخره تموم شد آخیش نفس راحتی کشیدیم همه خسته بودیم و جز یه خواب راحت و فردایی دوباره برای بوشهر و مردم به چیز دیگه ای فکر نمی کردیم. دیگه تموم شد بوشهر گناوه دیلم پرونده همشون بسته شد .
آقای میگلی نژاد 26800 رای
آقای جمیری(حدود)17000 رای
آقای قاعد زاده(حدود) 13000 رای
آخ خسته شدم . با اجازتون منم برم بخوابم . راستی یه اطلاعیه هم هست که تو نوشته بعدی می فرستم.
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.