پيام

صادق ميگلي-2
88/9/4

+ انتظار فرج از نيمه خرداد کشم .......... (شب نشيني شماره 6) .. همين حالا ... | سلام

سلام .. خدا را شکر اينبار خلف وعده نکردم , شب همگي خوش

بفرماييد چاي قند پهلو ..

عرضم بحضور دوستان گلم از اين به بعد مي خوام هر شب نشيني رو به افتخار يک نفر برگزار کنم و در اون به بيان مطالب درباره اون شخصيت بپردازم و در صورت امکان مشاعره هم داشته باشيم

بر حسب اتفاق اولين شب نشيني موضوعي رو که برابر با ششمين شب نشيني شد به نام حضرت امام خميني (ره) شروع کردم و اميدوارم مطالب خوبي رو براي شما عنوان کنم و همچنين دوستان علاقه مند هم در صورت داشتن مطلب متناسب با موضوع شب نشيني و شخص مورد نظر ارائه بفرمايند..

شناخت آدمها کار بسيار پيچيده اي است اما کسي که اهل نظر باشه و صاحب بصيرت .. خداوند به او کمک ميکنه که شناخت درستي داشته باشند

بصيرت از دو راه حاصل ميشود : يکي از راه شهود که راه خواص و ديگري از راه کسب علم همراه با تقوي که راه عوام است

در اين راه مشقت بار و سخت هرکه مرد ميدان باشد به نتيجه خواهد رسيد و سايرين را نيز از وجود خود بهره مند مي سازد

و آخرين مرحله دنيوي سير و سلوک آگاه کردن و کمک به مردم براي دسترسي به شناخت است راهي که انبيا و اوليا خدا انجام دادند و اين نمي شود مگر با تعلم و تدريس آن

براي همين هست که مي گويند : تعليم و تعلم عبادت است و يا معلمي شغل انبياست

انسانهاي بزرگي که در راه خدا به مجاهدت نفس پرداختند هنگامي که به اوج عزت نفس مي رسند ..اقدام به آموزش ديگران مي کنند براي اينکه زکات دانش نشر اآن است و اين حقي است که خداوند بر گردن دانايان قرار داده و چه حق سنگين و گرانباريست

از طرفي نيز , عرفا معتقدند که اگر آنچه را که ميداني , آموزش ندهي ... ديگر چيزي ياد نخواهي گرفت ..

بطور مثال مولانا شمس تبريزي (استاد جلال الدين محمد مولوي) مي گويد : وجود تو مانند پيمانه ايست که از علم پر مي شود که اگر لبريز شد و آنرا در ظرفي خالي نکردي , ديگر جايي براي دريافت علم بيشتر ندارد ..

آنچه ما از هنرمندان گذشته و آثارشان در اختيار داريم گوشه اي از حقيقت زندگي آنان است ..

بطور مثال حکيم عمر خيام را اغلب به رباعيات مشهورش مي شناسيم حال آنکه وي پيش از شاعري استاد مسلم نجوم و رياضيات است

يا شيخ بهايي را با حمام و آثار معماري اش ميشناسيم حال آنکه وي استاد رياضيات است

و يا فارابي که سازنده ساز سنتور و هنرمندي بي بديل است در واقع استاد زبان و رياضيات و فلسفه بوده است ..

شايد ما خواسته يا نا خواسته به گوشه اي از زندگي اين بزرگان نگاه ميکنيم و از مابقي آن بي اطلاعيم

و اما امشب . . .

امشب سراغ مردي رفتيم که دنيا رو تکون داد اما بخشي از زندگيش براي بسياري از مردم نا شناخته ماند ...

ميزبان امشب ما (امام خميني رحمه الله) ... به شب نشيني خوش آمديد

سلام آقاي ابولحسن خان .. سلام آقاي جعفري

آيا تا بحال درباره پيشگويي چيزي شنيديد

ايا مي دانيد که بسياري از اولياء خدا به اذن خدا صاحب اين توان بودند ؟

مثلا پيش گويي هاي امام علي (ع) درباره عاقبت بني اميه و بني عباس

امام خميني هم پيشگويي هايي را عنوان کردند که تعدادي از اونها به حقيقت پيوسته و تعدادي هم در آينده مشخص مي شود

نکته جالب اينکه بعضي از اين پيشکويي ها در زمان حيات شخص امام بوقوع پيوست اتفاقي که خيلي نادر و بي نظير هست

امام خميني (ره) به حقيقت پير مرادي بود که هيچکس را به مريدي نپذيرفت و هيچکس را براي مريدي خوش لايق نديد از اينرو از نبودن رندي در محفل خود فرياد مي زند و آينده نيز روشن مي کند که کسي نتوانست اين عرفان ناب امام را بطور کامل روشن نمايد ..

امام خميني (ره) عارفي بود که به سرچشمه غيب متصل شده و در کنار مفاهيم عرفاني که در قالب شعر و وزن مطرح مي نمود مسائلي بسيار پيچيده را نيز مطرح کرد و آن انتظار فرج از نيمه خرداد است ... که با توجه به سابقه پيشگويي امام اين مسئله بسيار مهم و جالب توجه مي باشد.

پس از پيشگويي هاي بزرگ امام(ره) دباره فروپاشي شوروي و اعترافات تکان دهنده گورباپف آخرين مسئول دولت بزرگترين ابرقدرت جهان و نيز بوقوع پيوستن پيشگويي حمله عراق به کويت همه جهان در انتظار دو پيشگويي بزرگ ديگر امام مي باشد

1. پيشگويي درباره فروپاشي آمريکا از درون

2. پيشگويي ظهور امام زمان(عج) در روز پانزدهم خرداد (مسئله اي که امشب با هم بررسي مي کنيم)

اين حقيقت که بسياري از عارفان و سالکان سخنان رمز "آميز خود را در قالب هنر و بخصوص با زبان شعر بيان کرده اند بر کسي پوشيده نيست

اشعار امام علي عليه السلام , اشعار نعمت ا... ولي و ..

امام (ره) نيز هنگامي که به اين شور حال مي رسد و از آنجايي که رسم آموختن اسرار حق بيان آن به اهلش مي باشد امام نيز سخنان خود را در اشعارش بيان کرد

بقول حافظ : پير ميخانه چه خوش گفت به دردي کش خويش / که مگو حال دل سوخته با خامي چند

و اين سنتي الهي بوده و هست که عده اي محرم اين سر الهي باشند

اين پير ميکده عشق که در اطراف خود آنکه را که بايد نمي بيند با سري شوريده و مستانه فرياد مي کشد . . .

از غم دوست در اين ميکده فرياد کشم .. دادرس نيست که در هجر رخش داد کشم

(داد و بيداد که در محفل ما رندي نيست) .. که برش شکوه برم داد ز بيدا کشم

شاديم داد غمم داد جفا داد و وفا .. با صفا منت ان راکه به من داد کشم

عاشقم عاشق روي تو نه چيز دگري .. بار هجران و وصالت به دل شاد کشم

درغمت اي گل وحشي من اي خسرو من .. جور مجنون ببرم تيشه ي فرهاد کشم

مردم از زندگي بي تو که با من هستي .. طرفه سري است که بايد بر استاد کشم

سالها مي گذرد حادثه ها مي ايد .. انتظار فرج از نيمه ي خرداد کشم

يادم هست که عده اي که خودشان را دلسوز امام و انقلاب مي دانستند مي گفتند : بهتر است زياد اشعار امام را تبليغ و عنوان نکنيم براي اينکه امام ما که رهبر ديني و سياسي دنياي اسلام است از خال لب و ميکده سخن گفته و اين به شخصيت امام صدمه مي زند

غافل از اينکه هنر و آنهم شعر بيانگر خالص ترين روحيات انسان است و حرف دل و مراد امامشان

اما آنچه که بيش از هر چيز جلب توجه مي کند اين بيت است : سالها مي گذرد حادثه ها مي آيد .... (انتظار فرج از نيمه خرداد کشم)

بنظر شما چرا امام (ره) در اين شعر , انتظار فرج را در نيمه خرداد عنوان کرده

اگر تنها نگاهي سطحي داشته باشيم شايد برايمان مسئله مبهمي نباشد اما هنگامي که شخصيت عميق امام اين سخن را گفته باشد ديگر نمي توان به آن سطحي نگاه کرد!!!!!!!!!!!

چرا امام انتظار فرج را با نيمه خرداد همسو مي داند ؟

بنظر شما آيا انتظار از نيمه خرداد يک پيغام به مردم نيست ؟

نه .. فرجي که مد نظر ايشون بود لقا الله بود که در نيمه ي خرداد به اين گشايش دست يافتند..

آيا استفاده از کلمات نيمه - خرداد - فرج - انتظار که براي وزن سازي و گفتن شعر کلمات دشواري بحساب مي آيند اتفاقي بوده ؟

آيا آن رندي که وي انتظار بودنش را مي کشد و از نبودنش فرياد مي زند با اين زمان و کلمات انتظار و فرج تناسبي ندارد ؟

البته رحلت ايشان هم در نيمه خرداد واقع شد و آن نيز مي تواند فرج و گشايش خطاب شود .. اما اينکه سالها مي گذرد و حادثه ها مي آيد نشان از وقوع آن انتظار فرج در پس سالها و حادثه هاست

امام (ره) دو حادثه بزرگ را پيشگويي کردند که در زمان حياتشان بوقوع پيوست : 1. فروپاشي شوروي 2. حمله عراق به کويت

پيش گويي سوم امام : فروپاشي آمريکا از درون و توسط مردم آمريکا و نقش سياهپوستان در آن

امام پيري عارف و آگاه بود و شيداي حق ... اين سنت الهي است که در زماني که مي رود که خدايي بودن در ميان مردمان کمرنگ شود , مردي از مردان خدا مأمور مي شود تا مردم خواب الوده را تکاني بدهد و عده اي بسيار بيدا مي شوند و عده اي بسيار نيز در خواب مي مانند و عده اي هم خودشان را به خواب مي زنند و عده اي نيز شايد خوابشان بگيرد و دوباره بخواب بروند تا آنکس که قرار است همه را بيدار کند بيايدو وعده خداعملي شود

مطلب در اينباره زياد و جاي بحث بسيار است . اما طاقت و ظرفيت من محدود (شايد وقتي ديگر !!)

و اما مشاعره . . . (آهاييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي نفس کش!!! ههههههههههههههه)

عشق يعني , گشت آغاز اينچنين // بسم الله العشق رب العالمين

مشاعره حريف نبود ؟ ... !

:دي

ميبيني آبجي آسموني کسي جرأت نداره با من مشاعره کنه :دي هههههههه

مشاعره ..................................................................................نبود ؟

نگو يهو به سرم ميزنه بيام اونوقت جلو همه ضاييع ميشي

نبود رفتيما !!!

دل گفت فروكش كنم اين شهر به بويش// بيچاره ندانست كه يارش سفري بود

شبي از شبها // تو به من گفتي که شب باش // من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود // شبِ شب گشتم // به اميدي که تو فانوس شب من باشي (پايان)

شب همگي بخير...